با توجه به اینکه امروزه اینترنت چقدر در دسترس است، اگر به شما بگوییم تعداد افرادی که هر روز آنلاین می شوند همچنان در حال افزایش است، باورتان می شود؟
طبق تحقیقات pew، در واقع، استفاده “مستمر” از اینترنت در میان بزرگسالان تنها در سه سال گذشته 5 درصد افزایش یافته است. و اگرچه ما آن را زیاد می گوییم، نحوه رفتار مردم در خرید واقعاً همراه با آن تغییر کرده است به این معنی که بازاریابی آفلاین دیگر به اندازه گذشته مؤثر نیست.
بازاریابی همیشه در مورد برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان مناسب بوده است. امروزه، این بدان معناست که شما باید مخاطبان خود را در جایی که وقت خود را سپری می کنند ملاقات کنید؛ یعنی در اینترنت.
در کُنجکار، ما در مورد بازاریابی درونگرا به عنوان یک روش واقعا موثر برای جذب، تعامل و خوشحالی مشتریان آنلاین صحبت می کنیم. اما هنوز سوالات زیادی از مردم در مورد بازاریابی دیجیتال دریافت می کنیم. بنابراین در این مقاله، تصمیم گرفتیم به تمامی سوالات کسب درآمد از اینترنت پاسخ دهیم.
پس برای یافتن پاسخ صحیح تا آخر مقاله با ما همراه شوید.
بازاریابی دیجیتال یعنی چه؟
بازاریابی دیجیتال که به آن بازاریابی آنلاین نیز می گویند، به تمام تلاش های بازاریابی که در اینترنت انجام می شود اشاره دارد. کسبوکارها از کانالهای دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانههای اجتماعی، ایمیل و سایر وبسایتها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده میکنند. این شامل ارتباط از طریق پیام های متنی یا چند رسانه ای نیز می شود.
یک بازاریاب باتجربه ممکن است بگوید بازاریابی درونگرا و بازاریابی دیجیتال تقریباً یک چیز هستند، اما تفاوت های جزئی وجود دارد. و با گفتگو با بازاریابان و صاحبان مشاغل اینترنتی در ایالات متحده، بریتانیا، آسیا، استرالیا و نیوزلند، چیزهای زیادی در مورد چگونگی مشاهده این تفاوت های کوچک در سراسر جهان به ما میآموزد.
چرا امروزه بازاریابی اینترنتی اهمیت خیلی زیادی دارد؟
بازاریابی دیجیتال به شما کمک می کند تا از طریق روش های سنتی به مخاطبان بیشتری نسبت به آنچه که می توانستید دست پیدا کنید و مشتریان بالقوه ای را که احتمال خرید محصول یا خدمات شما را دارند هدف قرار دهید. علاوه بر این، اغلب مقرون به صرفهتر از تبلیغات سنتی است و به شما امکان میدهد موفقیت را به صورت روزانه اندازهگیری کنید و آنطور که مناسب میدانید حرکت کنید.
بازاریابی دیجیتال برای کسب و کار و آگاهی از برند شما حیاتی است. به نظر می رسد هر برند دیگر یک وب سایت دارد. و اگر نداشته باشند، حداقل یک حضور در رسانه های اجتماعی یا استراتژی تبلیغات دیجیتال دارند. محتوای دیجیتال و بازاریابی آنقدر رایج است که مصرف کنندگان (کاربران) اکنون انتظار دارند و به آن به عنوان راهی برای یادگیری در مورد برندها اعتماد می کنند. از آنجایی که بازاریابی دیجیتال گزینهها و استراتژیهای زیادی دارد، میتوانید خلاقیت به خرج دهید و تکنیک های بازاریابی متنوعی را با بودجهای خاص تجربه کنید.
7 مورد از مزایای دیجیتال مارکتینگ نسبت به بازاریابی سنتی
کسب درآمد از اینترنت مزایای زیادی نسبت به کسب و کار سنتی دارد، که این باعث افزایش روز افزون خواهان دیجیتال مارکتینگ میشود.
در این بخش به 7 مورد از مزایای کسب و کار اینترنتی نسبت به کس
1. توانایی متمرکز بودن روی مخاطبان خاص در کسب و کار اینترنتی
اگر تبلیغی را در تلویزیون، مجله یا بیلبورد قرار دهید، کنترل محدودی روی افرادی که آگهی را می بینند دارید. البته، میتوانید جمعیتشناختی خاصی را اندازهگیری کنید – از جمله خوانندگان معمولی مجله یا جمعیت یک محله خاص – اما هنوز هم تا حد زیادی در تاریکی است.
از سوی دیگر، بازاریابی دیجیتال به شما این امکان را میدهد که مخاطبان بسیار خاص را شناسایی و هدف قرار دهید و پیامهای بازاریابی شخصیشده و با احتمال تبدیل بالا به مشتری شماف برای آن مخاطب ارسال کنید.
به عنوان مثال، ممکن است از ویژگی های هدف گذاری رسانه های اجتماعی برای نشان دادن تبلیغات رسانه های اجتماعی به مخاطب خاصی بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مکان، علایق، شبکه ها یا رفتارها استفاده کنید. از طرف دیگر، میتوانید از استراتژیهای PPC یا SEO برای ارائه تبلیغات به کاربرانی که به محصول یا خدمات شما علاقه نشان دادهاند یا کلمات کلیدی خاصی را که به صنعت شما مربوط میشوند، استفاده کنید.
در نهایت، دیجیتال مارکتینگ شما را قادر میسازد تا تحقیقات لازم را برای شناسایی شخصیت خریدار خود انجام دهید و به شما امکان میدهد استراتژی بازاریابی خود را در طول زمان اصلاح کنید تا اطمینان حاصل کنید که به احتمال زیاد به مشتریان بالقوهای دست خواهید یافت. بهتر از همه، بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا برای زیر گروههای مخاطب بزرگتر خود بازاریابی کنید. اگر چندین محصول یا خدمات را به شخصیت های خریدار مختلف می فروشید، این امر به ویژه مفید است.
2. مقرون به صرفه تر از روش های بازاریابی برون گرا است
دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد کمپین ها را به صورت روزانه دنبال کنید و در صورتی که ROI بالایی را نشان نمی دهد، مقدار پولی را که در یک کانال خاص خرج می کنید کاهش دهید. این را نمی توان در مورد اشکال سنتی تبلیغات گفت. مهم نیست که بیلبورد شما چگونه کار می کند – چه برای شما سود زیادی داشته باشد یا نه، همچنان هزینه آن یکسان است.
به علاوه، با بازاریابی دیجیتال، کنترل کاملی بر جایی که میخواهید پول خود را خرج کنید، دارید. شاید به جای پرداخت هزینه برای کمپین های PPC، شما تصمیم می گیرید که برای ایجاد محتوای اینستاگرام با تبدیل بالا، برای نرم افزار طراحی هزینه کنید. یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ به شما امکان می دهد به طور مداوم چرخش کنید و مطمئن شوید که هرگز پول خود را برای کانال هایی که عملکرد خوبی ندارند هدر نمی دهید.
به طور کلی، دیجیتال مارکتینگ راه حل مقرون به صرفه تری است و فرصت های منحصر به فردی را در اختیار شما قرار می دهد تا مطمئن شوید که بیشترین سود را به دست می آورید.
به عنوان مثال، اگر برای یک کسب و کار کوچک با بودجه محدود کار می کنید، ممکن است سعی کنید در رسانه های اجتماعی، وبلاگ نویسی یا سئو سرمایه گذاری کنید – سه استراتژی که می توانند حتی با حداقل هزینه، بازگشت سرمایه بالایی به شما بدهند.
3. بازاریابی دیجیتال زمین بازی را در صنعت شما یکسان می کند و به شما امکان می دهد با برندهای بزرگتر رقابت کنید
اگر برای یک کسبوکار کوچک کار میکنید، احتمالاً رقابت با مارکهای اصلی در صنعت خود، که بسیاری از آنها میلیونها دلار برای سرمایهگذاری در تبلیغات تلویزیونی یا کمپینهای سراسری دارند، برایتان دشوار است. خوشبختانه، فرصتهای زیادی وجود دارد تا از طریق ابتکارات بازاریابی دیجیتال استراتژیک از بازیگران بزرگ پیشی بگیرید.
به عنوان مثال، ممکن است کلمات کلیدی خاصی را که مرتبط با محصول یا خدمات شما هستند شناسایی کنید و محتوای باکیفیت ایجاد کنید تا به شما در رتبه بندی آن کلمات کلیدی در موتورهای جستجو کمک کند. موتورهای جستجو اهمیتی نمیدهند که کدام برند بزرگتر است – در عوض، موتورهای جستجو محتوایی را اولویتبندی میکنند که بهترین نتیجه را باه مخاطب هدف بدهند.
4. دیجیتال مارکتینگ قابل اندازه گیری است.
دیجیتال مارکتینگ میتواند دیدی جامع و کامل از تمام معیارهایی که ممکن است برای شرکت شما مهم باشد – از جمله برداشتها، اشتراکگذاریها، بازدیدها، کلیکها و زمان بازدید از صفحه به شما ارائه دهد. این یکی از بزرگترین مزایای بازاریابی دیجیتال است. در حالی که تبلیغات سنتی می تواند برای اهداف خاصی مفید باشد، بزرگترین محدودیت کسب و کار سنتی غیر قابل اندازه گیری بودنش است.
برخلاف اکثر تلاشهای بازاریابی آفلاین، بازاریابی دیجیتال به بازاریابان اجازه میدهد تا نتایج دقیق را در زمان واقعی مشاهده کنند. اگر تا به حال تبلیغی را در روزنامه قرار داده باشید، میدانید که چقدر دشوار است تخمین بزنید که واقعاً چند نفر به آن صفحه رفته و به تبلیغ شما توجه کردهاند. هیچ راه مطمئنی برای دانستن اینکه آیا اصلاً آن تبلیغ باعث فروش بیشتر شما شده است یا خیر وجود ندارد.
از سوی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ، میتوانید بازگشت سرمایه تقریباً هر جنبهای از تلاشهای بازاریابی خود را اندازهگیری کنید.
در اینجا چند مثال میبینید:
ترافیک وبسایت
در کسب و کار اینترنتی، می توانید تعداد دقیق افرادی را که صفحه اصلی وب سایت شما را در زمان واقعی مشاهده کرده اند، با استفاده از نرم افزار تجزیه و تحلیل دیجیتال موجود در پلتفرم های بازاریابی مانند گوگل آنالیتیکس مشاهده کنید.
همچنین میتوانید ببینید که از چه صفحاتی بازدید کردهاند، از چه دستگاهی (مانند موبایل، تبلت، کامپیوتر) استفاده میکنند و از کجا (از شبکه های اجتماعی، از تبلیغات، و یا مستقیم) آمدهاند.
این هوشمندی به شما کمک میکند تا بر اساس تعداد افرادی که به وبسایت شما میروند، اولویتبندی کنید که کدام کانالهای بازاریابی را بیشتر یا کمتر صرف کنید. به عنوان مثال، اگر تنها 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک (جستجوی گوگل و یا سایر) است، می دانید که برای افزایش این درصد احتمالاً باید مدتی را صرف سئو کنید.
با بازاریابی آفلاین، تشخیص اینکه مردم چگونه با برند شما تعامل دارند، قبل از اینکه با یک فروشنده تعامل داشته باشند یا خرید کنند، بسیار دشوار است. با دیجیتال مارکتینگ، می توانید روندها و الگوهای رفتار افراد را قبل از رسیدن به مرحله نهایی سفر خریدارشان شناسایی کنید، به این معنی که می توانید تصمیمات آگاهانه تری در مورد نحوه جذب آنها به وب سایت خود درست در بالای قیف بازاریابی بگیرید.
5. سازگاری و تغییر استراتژی بازاریابی دیجیتال آسانتر است
اینکه بتوانید استراتژی خود را به راحتی تغییر دهید، یک مزیت بزرگ بازاریابی دیجیتال است. تطبیق یک استراتژی بازاریابی دیجیتال بسیار ساده تر از سایر اشکال سنتی بازاریابی مانند پست الکترونیکی یا تبلیغات بیلبورد است. به عنوان مثال، اگر یک تبلیغ آنلاین آنطور که انتظار می رود ارائه نمی شود، می توانید به سرعت آن را تنظیم کنید یا خرید بازدید ارزان آن را متوقف کنید تا نتایج بهتری حاصل شود.
6. بازاریابی دیجیتال می تواند نرخ تبدیل شما و کیفیت سرنخ های شما را بهبود بخشد.
همانطور که بازاریابی دیجیتال اندازه گیری تلاش های بازاریابی شما را ساده تر می کند، این امر باعث می شود نرخ تبدیل شما نیز ساده تر شود. توانایی اندازه گیری اثربخشی هر تاکتیک به شما کمک می کند تا استراتژی های بهتری ایجاد کنید. اصلاح مداوم روش های خود نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد. سرمایه گذاری در بازاریابی آنلاین تضمین می کند که همه چیز برای بیشترین میزان تبدیل بهینه شده است.
علاوه بر این، همه سرنخ ها ارزش یکسانی برای کسب و کار شما ندارند. دیجیتال مارکتینگ فرصتی را برای شما فراهم می کند تا مخاطبان خاصی را هدف قرار دهید که منجر به مشتریان با کیفیت بالاتر می شود. اتصال کسب و کار شما با با ارزش ترین سرنخ ها به طور مستقیم نرخ تبدیل شما را بهبود می بخشد.
7. می توانید در هر مرحله با بازاریابی دیجیتال مخاطبان را درگیر کنید.
ضروری است که هر چه زودتر مخاطب خود را درگیر کنید. برقراری ارتباط در اولین مرحله از سفر خریدار به هدایت پیشرو از طریق قیف مشتری کمک می کند. استفاده از دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را میدهد که از ابتدا تا انتها و در هر نقطهای بین آنها این کار را انجام دهید.
کانال های آنلاین به شما این امکان را می دهند که کل سفر خرید مشتریان خود را دنبال کنید. درک و تجزیه و تحلیل نحوه حرکت و عملکرد مشتریان برای تبدیل سرنخ مهم است. دیجیتال مارکتینگ به شما این امکان را می دهد که آنها را از طریق این فرآیند ردیابی کنید. و، حتی اگر در مراحل اولیه تبدیل نشوند، حداقل به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که با کسب و کار شما ارتباط برقرار کرده اند.
انواع دیجیتال مارکتینگ کدامند؟
در اینجا خلاصه ای از رایج ترین روش های بازاریابی دیجیتال و کانال های مرتبط با هر یک را توضیح میدهیم.
1. بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
سئو بهینه سازی وب سایت شما برای “رتبه” بالاتر در صفحات نتایج موتورهای جستجو، در نتیجه افزایش میزان ترافیک ارگانیک (یا رایگان) وب سایت شما میباشد. کانال هایی که از سئو سود می برند شامل وب سایت ها، وبلاگ ها و اینفوگرافیک ها هستند.
سئو به بخش های مختلفی تقسیم می شود:
سئوی داخلی یا On Page SEO:
سئوی داخلی بر روی تمام محتوایی که “داخل سایت” وجود دارد تمرکز می کند. با تحقیق در مورد سؤالات خوانندگان میتوانید محتوای متنی تصویری و یا صوتی تولید کنید که به سوالات کاربران پاسخ بدهد.
سئوی خارجی یا Off Page SEO:
سئوی خارجی بر روی تمام فعالیت هایی تمرکز می کند که هنگام بهینه سازی وب سایت شما “خارج از سایت” انجام می شود.
ممکن است بپرسید: چرا فعالیتی که در وب سایت شخصی من نیست می تواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟
پاسخ: لینک های ورودی است که به عنوان بک لینک نیز شناخته می شوند. تعداد ناشرانی که به شما پیوند میدهند، و «اعتبار» نسبی آن ناشران، بر میزان رتبه شما برای کلمات کلیدی مورد علاقه شما تأثیر میگذارد.
با نوشتن پستهای مهمان در این وبسایتها (و پیوند دادن به وبسایت خود)، و جلب توجه خارجی، میتوانید بک لینکهایی را که برای ارتقای وبسایت خود در همه SERPهای مناسب نیاز دارید، به دست آورید.
سئوی فنی یا Technical seo:
این نوع سئو بر روی باطن وب سایت شما و نحوه کدنویسی صفحات شما تمرکز دارد. فشردهسازی تصاویر، Structured data و بهینهسازی فایلهای CSS همگی راه های مختلف سئوی فنی هستند که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهند – که عامل رتبهبندی مهم در چشم موتورهای جستجو مانند Google میباشد.
2. بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا، به اطلاع رسانی، جذب و تبدیل کاربر به مشتری از طریق محتوا گفته میشود. برای مثال مقاله ای که در سایتی میخوانید، محتوای تصویری که میبینید و یا پادکستی که گوش میدهید همگی میتواند نمونه هایی از بازاریابی محتوا باشد.
در این قسمت به انواع مختلف بازاریابی محتوا میپردازیم:
1. پست های وبلاگ (مقاله، خبر و…)
نوشتن و انتشار مقالات در وبلاگ شرکت به شما کمک می کند تخصص صنعت خود را نشان دهید و ترافیک جستجوی ارگانیک را برای کسب و کار خود ایجاد کنید. این در نهایت به شما فرصت های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان وب سایت به سرنخ برای تیم فروش خود می دهد.
2. محتوای صوتی یا تصویری
تلویزیون و رادیو کانال های محبوبی برای بازاریابی دیجیتال هستند. ایجاد محتوایی که می تواند به صورت آنلاین به عنوان یک ویدیو به اشتراک گذاشته شود یا توسط شنوندگان در رادیو شنیده شود، می تواند مخاطبان بالقوه شما را تا حد زیادی گسترش دهد.
3. اینفوگرافیک
گاهی اوقات، خوانندگان از شما می خواهند که منظور خود را نگویید بلکه نشان دهید. اینفوگرافیک ها شکلی از محتوای بصری هستند که به بازدیدکنندگان وب سایت کمک می کند تا مفهومی را تجسم کنند که می خواهید به آنها کمک کنید یاد بگیرند.
4. تابهای الکترونیکی
کتابهای الکترونیکی، به آموزش بیشتر بازدیدکنندگان وبسایت کمک میکند. همچنین به شما امکان می دهد به منظور دریافت اطلاعات تماس خواننده، محتوای خودتان را مبادله کنید، برای شرکت خود محتوا ایجاد کنید و مردم را در خرید راهنمایی کنید.
3. بازاریابی شبکه های اجتماعی
بازاریابی شبکه های اجتماعی یا سوشیال مدیا مارکتینگ، برند و محتوای شما را در کانال های رسانه های اجتماعی تبلیغ کرده و باعث افزایش آگاهی از برندتان میشود، همچنین ترافیک سایتتان را افزایش میدهد و برای کسب و کار شما زاویه دید خوبی ایجاد میکند.
اگر در پلتفرم های اجتماعی تازه کار هستید، می توانید از ابزارهایی مانند HubSpot برای اتصال کانال هایی مانند LinkedIn و Facebook در یک مکان استفاده کنید. به این ترتیب، می توانید به راحتی محتوا را برای چندین کانال به طور همزمان برنامه ریزی کنید و همچنین تجزیه و تحلیل ها را از پلتفرم نظارت کنید.
4. تبلیغات کلیکی یا (PPC)
تبلیغات کلیکی روشی است که در آن به ازای هر بازدید از سایتتان باید هزینه ای پرداخت کنید.
یکی از رایجترین نوع PPC، تبلیغات گوگل میباشد که به شما امکان میدهد برای دریافت بازدید در صفحات نتایج جستجوی گوگل «بر ازای هر کلیک» هزینه ای پرداخت کنید.
5. همکاری در فروش یا Affiliate Marketing
همکاری در فروش نوعی تبلیغات مبتنی بر عملکرد است که در آن شما برای تبلیغ محصولات یا خدمات دیگران در وب سایت خود کمیسیون دریافت می کنید.
ایجاد یک کمپین با استفاده از اینفلوئنسرها می تواند شکل بسیار موثری از همکاری در فروش باشد. پیدا کردن تولیدکنندگان محتوای مناسب می تواند کمپین دیجیتالی شما را به سطح بالاتری برساند.
6. تبلیغات بومی یا Native Advertising
تبلیغات بومی به تبلیغاتی گفته میشود که عمدتاً مبتنی بر محتوا هستند و در یک پلتفرم در کنار محتوای غیر پولی دیگر نمایش داده میشوند. پست های مرتبط داخل سایت سافت 98 مثال خوبی برای تبلیغات بومی میباشند، اما بسیاری از مردم همچنین تبلیغات رسانه های اجتماعی را “بومی” می دانند – برای مثال تبلیغات فیس بوک و تبلیغات اینستاگرام.
7. اتوماسیون بازاریابی یا Marketing Automation
اتوماسیون بازاریابی به نرم افزاری گفته می شود که عملیات اصلی بازاریابی شما را به اتوماسیون تبدیل می کند. بسیاری از بخشهای بازاریابی میتوانند کارهای تکراری را که در غیر این صورت به صورت دستی انجام میدهند، اتوماتیک کنند، مانند:
خبرنامه های ایمیل یا Email newsletters: اتوماسیون ایمیل نه تنها به شما این امکان را می دهد که به طور خودکار برای مشترکین خود ایمیل ارسال کنید، همچنین میتواند به شما کمک کند فهرست مخاطبین خود را در صورت نیاز گسترش دهید تا خبرنامههای شما فقط به افرادی ارسال شود که میخواهند آنها را در صندوق ورودی خود ببینند.
زمانبندی پست رسانههای اجتماعی: اگر میخواهید حضور سازمان خود را در شبکههای اجتماعی افزایش دهید، باید مرتب پست کنید. ابزارهای زمانبندی رسانههای اجتماعی محتوای شما را برای شما به شبکه های اجتماعی میرسانند، تا بتوانید زمان بیشتری را صرف تمرکز بر استراتژی محتوا کنید.
8. بازاریابی ایمیلی یا Email Marketing
شرکت ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده می کنند. ایمیل اغلب برای تبلیغ محتوا، تخفیف ها و رویدادها و همچنین هدایت افراد به سمت وب سایت کسب و کار استفاده می شود. انواع ایمیل هایی که ممکن است در کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال کنید عبارتند از:
- خبرنامه های اشتراک وبلاگ.
- ایمیل های بعدی به بازدیدکنندگان وب سایتی که چیزی را دانلود کرده اند.
- ایمیل های خوش آمدگویی مشتری
- تبلیغات تعطیلات برای اعضای برنامه وفاداری.
- نکات یا ایمیل های سری مشابه برای پرورش مشتری.
9. بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا به یک روش بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از خرید، جذب و خوشحال می کنید. شما می توانید از هر تاکتیک بازاریابی دیجیتالی که در بالا ذکر شده است، در طول یک استراتژی بازاریابی درونگرا، برای ایجاد تجربه ای برای مشتری استفاده کنید که با مشتری کار می کند، نه علیه او. در اینجا چند نمونه کلاسیک از بازاریابی درونگرا در مقابل بازاریابی سنتی آورده شده است:
- وبلاگ نویسی در مقابل تبلیغات پاپ آپ
- بازاریابی ویدیویی در مقابل تبلیغات تجاری
- لیست مخاطبین ایمیل در مقابل ایمیل اسپم
بازاریاب اینترنتی چه کار میکند؟
بازاریابان دیجیتال مسئول هدایت آگاهی از برند و تولید سرنخ از طریق تمام کانال های دیجیتالی – اعم از رایگان و پولی – هستند که در اختیار یک شرکت است. این کانال ها شامل رسانه های اجتماعی، وب سایت خود شرکت، رتبه بندی موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی و وبلاگ شرکت است.
بازاریاب دیجیتال معمولاً روی یک شاخص عملکرد کلیدی متفاوت (KPI) برای هر کانال تمرکز می کند تا بتواند عملکرد شرکت را در هر کانال به درستی اندازه گیری کند. به عنوان مثال، یک بازاریاب دیجیتال که مسئولیت سئو را بر عهده دارد، «ترافیک ارگانیک» وب سایت خود را اندازه گیری می کند. در شرکتهای کوچک، یک متخصص عمومی ممکن است همزمان صاحب بسیاری از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتالی باشد که در بالا توضیح داده شد. در شرکتهای بزرگتر، این تاکتیکها متخصصان متعددی دارند که هر کدام تنها بر روی یک یا دو کانال دیجیتال برند تمرکز دارند.
چند نمونه از متخصصان بازاریاب اینترنتی:
- مدیر سئو یا SEO Manager
- مدیریت شبکه های اجتماعی
- هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
چگونه بازاریاب دیجیتالی خوب و حرفه ای باشیم؟
در این بخش تمامی موارد مورد نیاز برای تبدیل شدن به یک دیجیتال مارکتر خوب را برای شما توضیح میدهیم.
1. اهداف خود را مشخص کنید
هنگامی که برای اولین بار بازاریابی دیجیتال را شروع می کنید، بسیار مهم است که با شناسایی و تعریف اهداف خود شروع کنید، زیرا بسته به آن اهداف، استراتژی خود را متفاوت می سازید. به عنوان مثال، اگر هدف شما افزایش آگاهی از برندتان است، ممکن است بخواهید توجه بیشتری به دستیابی به مخاطبان جدید از طریق رسانه های اجتماعی داشته باشید.
از طرف دیگر، شاید بخواهید فروش یک محصول خاص را افزایش دهید – اگر اینطور است، بهتر است که روی سئو و بهینه سازی محتوا تمرکز کنید تا در وهله اول خریداران بالقوه را در وب سایت خود جذب کنید. علاوه بر این، اگر هدف شما فروش است، ممکن است کمپین های PPC را برای هدایت ترافیک از طریق تبلیغات پولی آزمایش کنید.
در هر صورت، پس از تعیین بزرگ ترین اهداف شرکت، شکل دادن به یک استراتژی بازاریابی دیجیتال ساده تر است.
2. مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید
ما قبلاً به این موضوع اشاره کردهایم، اما یکی از بزرگترین مزایای دیجیتال مارکتینگ، هدف قرار دادن مخاطبان خاص است – با این حال، اگر ابتدا مخاطبان هدف خود را شناسایی نکرده باشید، نمیتوانید از این مزیت استفاده کنید.
البته، مهم است که توجه داشته باشید، مخاطبان هدف شما ممکن است بسته به کانال یا اهدافی که برای یک محصول یا کمپین خاص دارید متفاوت باشد.
به عنوان مثال، شاید متوجه شده باشید که بیشتر مخاطبان اینستاگرام شما جوانتر هستند و میمهای خندهدار و ویدیوهای سریع را ترجیح میدهند – اما مخاطبان لینکدین شما افراد حرفهای مسنتری هستند که به دنبال توصیههای تاکتیکی بیشتری هستند. شما می خواهید محتوای خود را برای جذابیت برای این مخاطبان هدف متفاوت تغییر دهید.
3. برای هر کانال دیجیتال بودجه تعیین کنید
مانند هر چیز دیگری، بودجه ای که تعیین می کنید واقعاً به عناصری از بازاریابی دیجیتال بستگی دارد که می خواهید به استراتژی خود اضافه کنید.
اگر روی تکنیکهای ورودی مانند سئو، رسانههای اجتماعی و تولید محتوا برای یک وبسایت از قبل موجود تمرکز میکنید، خبر خوب این است که اصلاً به بودجه زیادی نیاز ندارید. در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی بر ایجاد محتوای با کیفیت بالا است که مخاطبان شما مایل به مصرف آن هستند، مگر اینکه قصد دارید کار را برون سپاری کنید، تنها سرمایه گذاری که نیاز دارید زمان شما است.
می توانید با میزبانی وب سایت و ایجاد محتوا با استفاده از CMS HubSpot شروع کنید. برای کسانی که بودجه کمی دارند، میتوانید با استفاده از وردپرس میزبانی شده در WP Engine، با استفاده از آنها ساده از StudioPress، و ساخت سایت خود بدون کد با استفاده از Elementor Website Builder برای وردپرس، شروع کنید.
با استفاده از تکنیک های خارجی مانند تبلیغات آنلاین و خرید لیست های ایمیل، بدون شک مقداری هزینه وجود دارد. هزینه آن به این بستگی دارد که چه نوع دیدی را می خواهید در نتیجه تبلیغات دریافت کنید.
به عنوان مثال، برای پیاده سازی PPC با استفاده از گوگل ادوردز، با شرکت های دیگر در صنعت خود مناقصه می کنید تا در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار شما ظاهر شوند. بسته به رقابتی بودن کلمه کلیدی، این می تواند مقرون به صرفه یا بسیار گران باشد، به همین دلیل است که ایده خوبی است که روی دسترسی ارگانیک خود نیز تمرکز کنید.
4. تعادل خوبی بین استراتژی های دیجیتال پولی و رایگان ایجاد کنید
یک استراتژی بازاریابی دیجیتال احتمالاً به جنبه های پولی و رایگان نیاز دارد تا واقعاً مؤثر باشد.
به عنوان مثال، اگر برای شناسایی نیازهای مخاطبان خود برای ساختن پرسونای خریدار جامع وقت صرف کنید، و بر ایجاد محتوای آنلاین با کیفیت برای جذب و تبدیل آنها تمرکز کنید، احتمالاً در شش ماه اول با وجود حداقل تبلیغات، نتایج قوی خواهید دید.
با این حال، اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتال شما باشد، ممکن است نتایج سریعتر به دست آید.
در نهایت، توصیه میشود برای موفقیت طولانیمدت و پایدار، روی ایجاد دسترسی ارگانیک (یا «رایگان») با استفاده از محتوا، سئو و رسانههای اجتماعی تمرکز کنید.
هنگامی که شک دارید، هر دو را امتحان کنید، و روند خود را تکرار کنید تا بدانید کدام کانال – پولی یا رایگان – بهترین عملکرد را برای برند شما دارد.
5. محتوای جذاب ایجاد کنید
هنگامی که مخاطبان خود را شناختید و بودجه ای در نظر گرفتید، زمان آن رسیده است که برای کانال های مختلفی که قرار است استفاده کنید، محتوا تولید کنید. این محتوا می تواند پست های رسانه های اجتماعی، پست های وبلاگ، تبلیغات PPC، محتوای حمایت شده، خبرنامه های بازاریابی ایمیلی و موارد دیگر باشد.
البته هر محتوایی که ایجاد می کنید باید برای مخاطبانتان جذاب و باشد زیرا هدف محتوای بازاریابی، افزایش آگاهی از برند و بهبود تولید سرنخ است.
6. محتوای دیجیتال خود را برای موبایل بهینه کنید
یکی دیگر از اجزای کلیدی بازاریابی دیجیتال، بازاریابی موبایلی است. در واقع، استفاده از گوشی های هوشمند به طور کلی 69 درصد از زمان صرف شده برای مصرف رسانه های دیجیتال در ایالات متحده را تشکیل می دهد، در حالی که مصرف رسانه های دیجیتال مبتنی بر دسکتاپ کمتر از نیمی از آن را تشکیل می دهد – و ایالات متحده هنوز هم بزرگ ترین طرفدار تلفن همراه در مقایسه با سایر کشورها نیست.
این بدان معنی است که بهینه سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه های اجتماعی و سایر محتوا های دیجیتال برای دستگاه های تلفن هوشمند ضروری است. اگر شرکت شما یک اپلیکیشن تلفن همراه دارد که کاربران را قادر می سازد با برند شما درگیر شوند یا محصولات شما را خریداری کنند، اپلیکیشن شما نیز زیر چتر بازاریابی دیجیتال قرار می گیرد.
کسانی که به صورت آنلاین از طریق دستگاه های تلفن همراه با شرکت شما درگیر هستند، باید همان تجربه مثبتی را داشته باشند که روی دسکتاپ دارند. این به معنای اجرای یک طراحی وب سایت سازگار با موبایل یا واکنش گراست تا تجربه کاربری را برای افرادی که در دستگاه های تلفن همراه دارند کاربرپسند کند.
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید محتوای دیجیتال خود را برای کاربران تلفن همراه بهینه کنید، و هنگام اجرای هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، بسیار مهم است که به نحوه انتقال این تجربه در دستگاههای تلفن همراه توجه کنید. با اطمینان از این که این همیشه در ذهن شماست، تجربیات دیجیتالی ایجاد میکنید که برای مخاطبانتان مفید است و در نتیجه به نتایجی که امیدوارید دست خواهید یافت.
7. تحقیق در مورد کلمات کلیدی انجام دهید.
انجام تحقیقات کلمات کلیدی برای بهینه سازی وب سایت و محتوای شما برای سئو و اطمینان از اینکه مردم می توانند کسب و کار شما را از طریق موتورهای جستجو پیدا کنند بسیار مهم است. علاوه بر این، تحقیق کلمات کلیدی رسانه های اجتماعی می تواند برای بازاریابی محصولات یا خدمات شما در کانال های اجتماعی مختلف نیز مفید باشد.
حتی اگر یک استراتژیست سئو تمام وقت نداشته باشید، باز هم می خواهید تحقیقات کلمات کلیدی را انجام دهید. سعی کنید لیستی از کلمات کلیدی با عملکرد بالا که به محصولات یا خدمات شما مربوط می شود ایجاد کنید و برای فرصت های بیشتر، تغییرات بلند مدت را در نظر بگیرید.
سخن نهایی
تنها راه رشد در زمینه دیجیتال مارکتینگ (همانند سایر زمینه ها) مطالعه، سعی و خطا و نهایتا یادگیری مداوم میباشد، تیم کُنجکار در این راه همراه شماست…
منتظر نظرات شما هستیم.