فیلم Prestige در زمانی نه چندان دور اما نه چندان مدرن در انگلستان جریان دارد. جایی که مرگ دلخراش یک دستیار صحنه، 2 دوست و رقیب شعبده باز را مقابل هم قرار داده است. دشمنی این 2 رقیب زمانی بالا میگیرد که یکی از آنها موفق میشود بزرگترین تردستی قرن یعنی تلپورت را انجام دهد. وقتی کسی در یک نقطه غیب و در جایی دیگر ظاهر میشود، شعبدههای دیگر چندان جذاب به نظر نمیرسند.
همین قضیه باعث میشود تا رقیب او بیصبرانه به دنبال جوابی برای سوالات خود باشد. در این راه او دست به انجام خطرناکترین کارها میزند، دست به دامن تسلا و دستگاهش میشود تا بتواند راهی پیدا کند. همین تلاشها باعث میشود تا جان افراد بیشماری به خطر بیوفتد. ارزشها و ضد ارزشها رنگ ببازند و در انتها فقط شکست و انتقام برای هر دو مهم باشد.
در مقالهی بهترین فیلم های کریستوفر نولان با آثار برتر این کارگردان نخبه آشنا شوید.
نقد فیلم پرستیژ به همراه تحلیل روانشناختی
قسمت بعد از نقد فیلم، مربوط به بررسی آخر فیلم Prestige و رمزگشایی آن است. اگر فیلم را کامل ندیده اید، این قسمت میتواند همه چیز را برای شما اسپویل کند.
در نقد فیلم پرستیژ باید اعتراف کرد که این اثر جزو بهترین فیلمهای مربوط به نمایش و تردستی به شمار میرود. نولان توانسته است در این فیلم تعادل خوبی میان هیجان، فلسفه و مفهوم، داستان سرایی، استرس و ترس و حتی اخلاقیات برقرار کند. همین مورد به تنهایی برای ستودن Prestige کافیست.
ماهیت کلی داستان هم در مورد گرفتن یک انتقام قدیمی و جلو رفتن کاراکترها در مسیر تاریک آن است. تمام این عوامل دست در دست هم میدهند تا این فیلم جزو بهترین کارهای کریستوفر نولان باشد.
البته که شما هم احتمالا این فیلم را دیده و آن را پسندیده اید، اما نقد فیلم پرستیژ قرار نیست تماما در مدح و ثنای آن باشد. بگذارید این فیلم جذاب را کمی جزئیتر بررسی کنیم.
شروع فیلم Prestige بسیار جالب است و توضیح دادن مفهوم کلمه پرستیژ در این فضای ویکتوریایی کاملا بهجا به نظر میرسد. صدای مایکل کین (اگر فیلم نسخه اصلی را دیده باشید) در مقدمه ای کوتاه توضیح میدهد که هر شعبده از 3 قسمت تشکیل شده است. قسمت اول ادعاست. صحنهای که چیده شده و کاری که قرار است انجام شود. قسمت دوم شعبده تغییر یا چرخش که با به چالش کشیدن واقعیت همراه است و قسمت سوم که پرستیژ نام دارد.
در هر شعبده موفقی همه چیز قرار است به حالت عادی برگردد و انتخاب این نام (یکی از معانی Prestige در انگلیسی حیثیت است) همین قضیه را تصدیق میکند. مثلا در مرحله 1، یک زن داخل یک جعبه قرار میگیرد. در مرحله دوم جعبه از وسط اره میشود و قسمتهای آن از هم جدا میشوند. در قسمت سوم، حیثیت اجرا با برگرداندن همه چیز به حالت عادی و دیدن یک زن سالم برقرار میشود. نظرتان چیست که نقد فیلم پرستیژ را از این نقطه آغاز کنیم؟
داستان فیلم حول محور یک رقابت و بعدها یک انتقام جریان دارد. فضای داستان مشخص و المانها به صورت منطقی در کنار هم قرار داده شده اند. در مرحله بعدی داستان، حقیقت به چالش کشیده میشود. جایی که به نظر میرسد بوردن میتواند تلپورت کند. در عصری که مردم به جادوی سیاه اعتقاد داشتند، طبیعیست که کار و بار بوردن بگیرد و قسمت دوم تردستی نولان در اینجا برای ما جذاب به نظر برسد.
به شخصه از داستان پردازیهایی در این سبک لذت میبرم. فصل اول و دوم سریال شرلوک شبکه BBC (با بازی بندیکت کمبربچ و مارتین فریمن) هم به همین خاطر برای من جذابیت بسیار زیادی داشت. به همین خاطر میگویم پرستیژ سریال شرلوک (فقط در 5 قسمت اول) از پرستیژ فیلم نولان بهتر بود.
قسمت سوم تردستی نولان قرار بود چیزی را به ما نشان بدهد که از همان ابتدا جلوی چشممان بود. چیزی که بعد از دیدنش روی پیشانیمان میزدیم و از خود میپرسیدیم که چرا قبلا متوجه آن نشده بودیم. البته تردستی رابرت انجیر کمی این حس و حال را داشت اما وقتی از تردستی اصلی بوردن رونمایی شد نتوانستم چندان از آن لذت ببرم. به نظر میرسید که گره های دست فیلمنامه محکم بسته شده و قرار است Prestige قبل از رسیدن تبر خفه شود. به همین خاطر فیلم را به 2 قسمت تقسیم میکنم تا وقتی میگویم قسمت اول را واقعا دوست داشتم، از صمیم قلب باشد.
اگر به دنبال یک فیلم با تم تخیلی و فضای سورئال هستید نقد فیلم blade runner 2049 را از دست ندهید.
المانها و کاراکترهایی که در سراسر فیلم به آن اضافه میشدند اکثرا نقش مهمی روی کاراکترها داشتند. تلاش کارگردان برای نشان دادن علت وجودی این شخصیتها در فیلم هم بسیار خوب بود. مثلا پیرمرد تردست چینی را به یاد بیاورید که میتوانست یک گلدان بزرگ را از غیب ظاهر کند. ترفند او برای سایر تردستها عیان بود اما او وجود داشت تا نشان دهد یک شخص برای رسیدن به اهداف خود حاضر است تا چه اندازه فداکاری از خود نشان دهد. آیا او میتواند از نصف زندگی خود چشم پوشی کند یا حاضر است تا یک انسان را به جای پرنده در تردستی اش قربانی کند؟
کاراکتر دیگری که تاثیر زیادی روی فیلم داشت و عمق آن را بیشتر میکرد تسلا بود. تسلا در فیلم پرستیژ فقط یک شخصیت نبود، بلکه رقابت او با ادیسون، نشان دهنده فاز بزرگتری از ماجرا فیلم بود.
همه ما از رقابت بین این 2 دانشمند خبر داریم. تفاوت کاراکترهای این 2 شخص هم به خوبی در فیلم نشان داده شد. رقابت تسلا و ادیسون برای تسلط کامل بر تکنولوژی بود، دقیقا مثل بوردن و انجیر. قرار بود خروجی این رقابت موفقیت 1 نفر و شکست و فراموش شدن دیگری را رقم بزند. اگر فکر میکنید در این مورد اغراف میکنم، حتما در مورد فیلم illusionist تحقیق کنید تا ببینید که Prestige چطور باعث شکست و فراموشی آن در دنیای واقعی شد.
دستگاه تسلا در فیلم پرستیژ هم جزو عناصر به یادماندنی این فیلم بود. هر چند داستان برای رساندن ما به آن کمی زیاد کش داده شد. کش دادن یک قسمت از فیلم، آن هم قسمتی مانند این، میتواند بد نباشد اما وقتی پای انتقام، قتل، هیجان، نابودی و رقابت در میان باشد، کش دادن سم است.
کاراکترهای اصلیتر در این فیلم هم خوش درخشیدهاند. نامهای بزرگی که تفاوت خود را با دیگران به خوبی نشان دادهاند، توانستند یک تصویر کامل و باورپذیر از کاراکترهای خود به مخاطب ارائه کنند. نگرانیها، دردها و احساسات آنها فقط محدود به دیالوگها نیست و میتوان به خوبی با آنها ارتباط برقرار کرد.
اگر به دیدن فیلمهای هالیوود علاقه دارید، آثار معرفیشده در مقاله بهترین فیلم های آمریکایی را از دست ندهید!
آخر فیلم Prestige چی شد؟
اخطار: این قسمت به طور کامل قسمت پایانی فیلم پرستیژ را اسپویل میکند.
در آخر فیلم Prestige میبینیم که برادر دوقلوی بوردن به سمت لرد کالدو میرود. لرد کالدو آخرین کپی باقیمانده از انجیر است. بوردن به کالدو شلیک میکند تا او در آخرین ثانیههای زندگی خود بفهمد که راز ترفند تلپورت بوردن چه بوده است. آخرین جمله بوردن به کالدو این است: ببین رابرت. از خودگذشتگی بهای یه تردستی خوبه. ولی تو هیچوقت اینو درک نکردی، درست نمیگم؟
بعد از این که انجیر با استفاده از دستگاه تسلا برای بوردن پاپوش دوخت و او را راهی چوبه دار کرد، برادر دوقلوی بوردن برای انتقام او را به قتل رساند. (و از آن به بعد به جای برادرش هم زندگی کرد.)
اگر به دنبال یک فیلم جنایی با پایانبندی بینقص هستید نقد فیلم Seven را بخوانید.
نکات جالب در مورد فیلم Prestige
نقد فیلم پرستیژ نکات جالب زیادی داشت اما این نکات به پشت پردهی این فیلم هم کشیده شدهاند. نکاتی که ممکن است برای شما هم جالب باشند.
- نویسنده کتاب پرستیژ این فیلم را سطحی میداند و فکر میکند اگر به دست سم مندس ساخته میشد میتوانست اثری عمیق و تاثیرگذار باشد.
- بازیگر نقش تسلا (دیوید بووی) درخواست اول نولان برای ایفای این نقش را رد کرد. بعد از این اتفاق نولان سوار هواپیما شد و در یک قرار رو در رو نظر او را تغییر داد.
- نگارش فیلمنامه Prestige در حدود 5 سال طول کشیده است.
- جمله “I know what you are” در فیلمنامه اصلی وجود نداشت و بعدا به آن اضافه شد.
- پرستیژ به علت استخدام شدن نولان در پروژه Batman Begins کمی به تاخیر خورده است.
- طراحی صحنهها در گاراژ کریستوفر نولان انجام شده است.
- فقط یک شعبده باز واقعی در کل جریان فیلمبرداری پرستیژ حضور داشت.
- تقریبا هر 1 دقیقه از فیلم شاهد یک پرش زمانی هستیم.
- فیلمنامه به شکل یکی از تردستیهای داستان نوشته شده است. (موضوعی که قسمت نقد فیلم پرستیژ به آن پرداختیم.)
- لهجه بد اسکارلت جوهانسون باعث شد تا یک تئوری در مورد مهاجر بودن کاراکتر او به وجود بیاید. برخی فکر میکنند که که کاراکتر اولیویا یک مهاجر آمریکایی است که به انگلستان مهاجرت کرده اما این موضوع را از همه پنهان میکند.
اگر به تماشای فیلم های مشابه پرستیژ علاقه دارید، به مقالهی بهترین فیلم های جادوگری سر بزنید.
منبع: نقد و بررسی فیلم پرستیژ